kalimah.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

ashk-un – payize shahr كلمات اغاني

Loading...

متن آهنگ پاییز شهر از اشکآن و نیموش و سوگماد و فونیکس

[ورس اول | فونیکس]
شبا هوا هنو کاملا سرد نی
منم مثل همه عابر ام
تصویر سیاه و سفید
و تا بشم نزدیک ، ساعت ها ثابت ان
ساکت ام تسلیم ، گاهی
بی دلیل تو گریه میکنی
خسته از تنهایی ، فکر بیخودی
تو رو کم کم ، بدون برگشت هی میبره
جایی که خلوت بمونه
هر وقت که دل تو میگیره بارون میباره
ما آدم ها همه یه جوری شبیه هم ایم
پشت نقاب ایم و عجیب غریب ، غیر قابل حدس
ببین اگه قراره که صد بار دیگه من
متولد بشم دوباره بمیرم ، بازم همین ام
من توو خیابونا آدم ندیدم
پس چرا رو کاناپه راحت نشینم

[کورس | نیموش]
سوز سرما کنار آتیش
دیروز رفت و به یاد ما نیست
رقص برگ ها ، میگه : برو به سمت فردا
اونجا پر نور ، سخت میزنه نبض درد ها

[ورس دوم | سوگماد]
پایید احساس میگه بلند بگو
من هستم عاشق پاییز تهران
و همه شبا که تو پایین پلک ها
چون اونموقع همه ما باریک چشمامون
اینقدر شبا تا صبح بیداری کشیدیم
دیگه سنمون عالی شد به ما
و خالی شد چشمام از اشک
از اول ام میدونستم ، میسپری تو بازی رو به ما
من تلخ تر از لیوان توو دستت
عربده ام ایمان توو شهر
همه خشک ان و فلج ان
بال هاشون رو چید صیاد
تا نپرن از قفس امیدی نیست به شکوفا
هر روز آشکار تر دروغا
پشت جهنم ، آینده سرد تر از غروبا ست

[کورس | نیموش]
سوز سرما کنار آتیش
دیروز رفت و به یاد ما نیست
رقص برگ ها ، میگه : برو به سمت فردا
اونجا پر نور ، سخت میزنه نبض درد ها

[ورس سوم | اشکآن]
آسمون قرمز پاییز شهر
درست معنی واژه واهی غم
اون سیگار دستم و کافیه تلخی
که میکنه منو واسه ثانیه گرم
تو زندون وجود ام حبس درد هام
دیگه از همه بریدم ، خسته تنها
تو بن بست فراق کوچه عشق
قدم میزارم بازم سمت فردا
دنیا تا بشه آروم از دیده مَرد
بارش بارون و ریزش برگ
جاده ها خیس ان و چتر ها بازه
با زور سر ها رو به بالا ، سینه سپر
مهم نی زندگیت رو تو توو سوخت دادی رفت
شدی کفتری که صیاد ها
دون پاشیدن فقط واست
زندگی وهم و کذب
اشک از هر دو چشمت میاد
دنیات رو میبینی با دیده تَر

[ورس چهارم | نیموش]
رسیده خزون ، من گنگ ام هنوزم
غرق تنهایی
که نگاهش به رفتنه ، همه شکستنش
اما دلگیر پاییز ، دلگیر تهران
فرقی نداره که بارون میباره یا بارونیه چشام
آدما همون ان بدون مهر ، حتی تو مهر ام که باشی
چاره ای نداری خاموش شی استهزا
از هم دیگه بازم فاصله میگیریم
حاصلش هیچی نی
اما دلخوشیم به اینکه توی فصل سرد ام که باشیم
منتظریم تا که باز بهار رو ببینیم
خش خش برگ ها رد میدی
نمیدونی بازم ترسیدی یا که لرزیدی
از سوز سرما تو رد میشی از خودت محو میشی

كلمات أغنية عشوائية

اهم الاغاني لهذا الاسبوع

Loading...