kalimah.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

shalou - bimanzoor كلمات الأغنية

Loading...

[قسمت ۱]
گفتن حرفایی که تو گلو خفه شدن
دیدن چیزایی که آدما نمیبینن
همیشه بینشون میکرد کارمو سخت
من تو تعادلِ فاصله پریدم تا به هم
دوختنِ زمین و آسمون بالمو بست
مجبورم میکرد که پاشمو چنگ بزنم به کلافِ کهنه اش طبیعتِ درنده لای دندوناش گرفتم حالا این منم که
بازیچه بادمو ابر
زندگی واسه من یه دقیقه مهلت بود تا رسیدن پلیس
وقتی بعدِ دزدی از مغازه جواهرات
یه یاقوت کمیاب میکرد حواسمو پرت
از اول میدونستم که چی میشه آخرش پس
نخونده بستم تو دستم این کتابو
تا نکنه پایان قصه اش حالمو بد
پلک نمیپره دیگه نمیاد آفتابو پشت میله های دود تو زندون آسمون،کردن ماهمو حبس
یه قهوه دیگه هم لازمه واسه بیداری وقتی پر میکنه تصویر فالمو شب
فهمیدمِ فهمیدن یه جرمه منم باید بدم جریمشو پس
نمیشه وحشی موند نمیشه اهلی نشد
اونی که سنگ میزد به عکسش تو آب
هنوز ندیده تو آینه تصویرِ قرینشو
یا اونی که شیرینیِ لبخند رو لبشه
زیر لب مزه نکرده طعم حقیقتو
شنیدن صدای باریدن قطره
از آبشارِ زمان پایین ریختن لحظه
رطوبتی که خشک نمیشه از روی پوست تا وقت حس کردن وزش نسیم مرگت
[هم‌خوان]
بی استعاره تر از همیشه،بی منظور
بی نگاهی به جاده،ساکنِ رفتن
میرسه پایان نمایش بودن ما
زمین یه سیرکِ مدوّره پر از دلقک
همه چی یه طنزِ تلخ داره تو خودش
جهان فرومیپاشه من میزنم لبخند

[قسمت ۲]
فهمیدم رابطه زیستمو با آب از رحمِ مادر
که حیاتم بنده بهش همیشه باید
جاری بمونه تو تن ریشه هام تا ساقم ‌
که دلم خنک شه گرم شه پشتم بهش
از جهشِ اول خون به رگای خالیم تا تپش آخر
تو زمینِ اجاره ای که ردپای ما مونده روش یادگار جا
نظاره کردن صدای زجه شهر از پشت قلبِ دوجداره اپارتماناش
شنیدنِ حرفای تو نگاه مردم
ناامید از ادامه کابوس تا بعد مرگ
خوردنِ پاچه خدا به جای گندم
شکارچی بیداره تو خوابِ زمستونیِ ما
از دست نمیده ایندفعه شکار فصلو
چقد باید محاسبه کرد که تو معادله جنگ یه گلوله مساویه با خون
با یه مداد سر پر
تو انتظار قاصدکِ بی خبرِ چندمی
نمیشه صبر کرد باید بدل به صبر شد
که وقتی رسید جاش کنی لای پنج انگشت
تا بپرسی ازش
که کی رد میکنیم پس این فصل سردو؟
سریع نرو که راه از اشک ما میلغزه
جاش مسیرو کج کن
سیل گریه ها شست تمام شهرو
از تموم لبه ها،از تموم دره ها
به آغوش جریان افکار زلال رودخونه خودتو پرت کن
تو هم به عمق اقیانوس آزادی وقتی بهت میگن برای آزادی باید غرق شد
[هم‌خوان]
بی استعاره تر از همیشه،بی منظور
بی نگاهی به جاده،ساکنِ رفتن
میرسه پایان نمایش بودن ما
زمین یه سیرکِ مدوّره پر از دلقک
همه چی یه طنزِ تلخ داره تو خودش
جهان فرومیپاشه من میزنم لبخند

كلمات أغنية عشوائية

كلمات الأغاني الشهيرة

Loading...