a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

shaakey - andoohe jodaei lyrics

[ورس1]_شاکی
نفرین به دست سرنوشت
که این چنین بینمون شده طلسم
فاصله بالجبار،قاعده نداره
میشه کردش انکار،ولی فایده نداره
چون ما بیرون از خاکتیم
و واقفیم به دنیا
و ساکت نمیشیم به هیچ عنوان
تو هم رک باش
کلا عشاق،اینه رسمشون
کتاب زندگی رسیده سطر اخر
و دیگه بسته اون چشای قرمز و کبود
هنوز نپریده خواب از توش
نمونده رنگی به روم
میزنن حلقه پول‌پرستا دور پول
همه چی رو اون می‌چرخه
من لبریز شدم از دلتنگیام و
نمیتونم از فکرت در بیارم
کمرنگ شد اون خدایی
که رفت و موند اندوه جدایی

[کروس_اندوه‌جدایی_سمپل از عارف_همخوانی شاکی]
با من اندوه جدایی
_جلوم درای بسته
نمی دانی چه ها کرد
_پشتم پل‌ها شکسته
با من اندوه جدایی
_با یه بدن خسته
با من اندوه جدایی
با من اندوه جدایی
_هنوز فکرم کسبه
با من اندوه جدایی
_جلوم درای بسته
نمی دانی چه ها کرد
_پشتم پل‌ها شکسته
نفرین به دست سرنوشت
_با یه بدن خسته
که تو رو از من جدا کرد
_هنوز فکرم کسبه
[ورس2_شین(شاپور)]
اندوهگینم
پر کینه‌ست دلم
از دود سینه‌ام،داره پاره میشه ریه‌ام
مثل فیلم جلو چشام ازش خاطره میبینم
خیلیا حرفامو ساده نمیگیرن
انگار کور شدم، جلو پامو سخت میبینم
هر چی جلوتر میرم بیشتر زخمی میشم
چند سالی میشه که من جدا شدم ازش
نمیدونی تو چه حالم،انگار تو یه چاله‌ام
نزدیک بیست و پنجم
فهمیدم که اعتقادام همه پشم بوده
من بچه انقلابم،سر و کارم با گشتای 148 بوده
دورم پر از ادمای خز و ول و لش بوده
به هر کی امیدم بود درو یهو بست روی صورتم
و گاهی،نموند به جز یه راه واسم ترک تو گاهی
حس میکنم فاصله سخته خدایی…
کجایی؟؟؟
باقی موند فقط:

[کروس_اندوه‌جدایی_سمپل از عارف_همخوانی شاکی]
با من اندوه جدایی
_جلوم درای بسته
نمی دانی چه ها کرد
_پشتم پل‌ها شکسته
با من اندوه جدایی
_با یه بدن خسته
با من اندوه جدایی
با من اندوه جدایی
_هنوز فکرم کسبه
با من اندوه جدایی
_جلوم درای بسته
نمی دانی چه ها کرد
_پشتم پل‌ها شکسته
نفرین به دست سرنوشت
_با یه بدن خسته
که تو رو از من جدا کرد
_هنوز فکرم کسبه
[ورس3]_شاکی و شاپور
ترک کردم اون شهر ترک‌شده‎ها رو
ولی یادمه هنوز کوچه پس کوچه هاشو
اگه اونجایی سعی نکن درکم کنی
چیزی پر نمیکنه دیگه کمبود ما رو
نرسیده دیگه چن سالی ایران بخونم
مطمئنم یه روز میشه بیام به خونم
و تو انتظار میشینم و انتهاش میبینم
تو انقلاب میمیرم و انتقام میگیرم
از روزگار و سرنوشت رو عوض میکنم
ولی فکر میکنم به قدیما حسرت میخورم
همون دوره‌ای که تاکسیا نارنجی بودن
و ما با رفقا دور هم میشستیم و
همه با من به مشکلات دنیا میخندیدن
خیلیا دلم میخواست که شرایط این شکلی نشه
ولی همونی شد که من ازش میترسیدم
میگفتن میگندی پ، منم پریدم به هر حال…

- shaakey lyrics

كلمات أغنية عشوائية

اهم الاغاني لهذا الاسبوع