kalimah.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

safir - shams كلمات الأغنية

Loading...

؛[قسمت اول]؛
“صلح، زنگ تفریح میون دو جنگ”
زیر نیمکت چشم بزاری رو خواب موشک
خون گلو رو گاهی، خون
مهمون نامحرم بی امون مایی
چشم بزار قایم شم
چشم بزار رو بالشتک
پیدام کنی خواهشا
سیرابم کن تا تشنم
از کریمخان بگیر تا نمره ی هفت
فعلی که نمیشه صرف، رفت رفت رفت
فاعل دق کرد، مفعول راه نمیده بدون قید و شرط
“من” پشت ویرگول گیر کرد
علی علی علی نمایش شور علی
رقص پرچم علی
وصلت مصراع با مصراع شعر توی بیت اول علی
مسح روی ماه علی، شرار گونه ها علی
رفیق بوسه ها علی، کبریت به بوته ها علی
دهن به دهن، سینه به سینه، دوشادوش تا وقتی خون تو رگ ها بمیره
اتاق سیاه و پنجره سفیده، قلم مصوّر تا حنجره بگیره

؛[همخوان]؛
بِدَم دم به دم بشه زمزم
تشنه ی رهایی ام، زمین زندانه، زندان تن تو لحظه س
فرسنگ ها راه میرم و میشم کج فهم تر
شاید قطره ام وصل به دریای وحدت
بِدَم دم به دم بشه زمزم
تشنه ی رهایی ام، زمین زندانه، زندان تن تو لحظه س

؛[قسمت دوم]؛
مسافر نیست به نیست نه
مسافر چیست به چیست نه
مسافر هست به هستم، مهم تاثیر رو موقعیتاست
خطا جایز نیست ترس میگذره با شتاب
چشم به هم بزار میرسه وقت وداع
مرثیه حزینه ی چی چ چرا چون
تیتر قرمز و لکه های بی انتها بود
بزن ببُر بشو بکن، فعل میشم
هر اما، کاش و اگر، هزینه س به تجربه
دسته ی کلاغای عزادار هندسی، مشغول به مردگی
به دو به دو به هفت نقطه چین
چین دامن آسمون، منم
جان شمس، زهر و پادزهر منم
“فقط جای رفیقامون که نیستن خالیه” هم منم
منم منم منم
نکن ای صبح طلوع، منم
منطق بی زبون، حرکت بی امون، دستخطّ آبرو، دوّم آذر، منم
چهارشونه لاغر، اوّل شخص مفرد، قصّه ی اشک و لذّت، منم منم منم من
دیوار دیوار دیوار دیوار، مکعّب شکستنی تر از ایناست
نشون بده چند مرد حلّاج داری پشت دست
ساحل نمکگیر کردی به خوشه وصل ؟
پر بکش، پر، کلاغ پر؛ تویی
سفید پوشیده گرم، زمین سلامت

؛[قسمت سوّم]؛
میگه “مردگان این سال، عاشق ترینِ زنده ها بودن” بودن؟
هستن رفیق، بگرد، هست، ببین
آژیر قرمز و آبی، آژیرامضای چنگ به خاک نه مثل قصّه برف و ردّپا
بزنیم دست و پا، بکنیم گردوخاک، برگ و باد برقصن هرچند دارن کم و کاست
بیا جهان و فتح کن دیگه راحته، “چاقو که نیست کاغذه”
چاقو که نیست، خیس بشه تیز نیست
لنز و بکش بالا روی بینی ت
نه حرفی هست نه استعاره، با تیراژ هزارتا استخاره
ساده س به قول خودت رسولی، هنوز گیجم، گیج درد کبودی
“جراحت فلز یا پوست پاره ی ماشین”، نور به ستاره پاشید، نقش اوّل بازی
آشناست آب به دست و دستها به وضو
شکسته نویسی از افعال تو بود، تو بود
به امضای بی رنگ دستهای شعور
زاویه ما خاطر اضلاع تو بود، تو بود
بود بود ؟ هست، سر آسر، سرا سر، سرسرا سراسیمه، آسیمه سر
سینه سر نیست علی، شکاف به سقف زدی
با هندسه ی زمین، بهشتعلی، جانعلی، شمسعلی

؛[همخوان]؛
بِدَم دم به دم بشه زمزم
تشنه ی رهایی ام، زمین زندانه، زندان تن تو لحظه س
فرسنگ ها راه میرم و میشم کج فهم تر
شاید قطره ام وصل به دریای وحدت
بِدَم دم به دم بشه زمزم
تشنه ی رهایی ام، زمین زندانه، زندان تن تو لحظه س

كلمات أغنية عشوائية

كلمات الأغاني الشهيرة

Loading...