a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

refigh - bi man nabashiya كلمات الأغنية

؛[قسمت اول]؛
نوری از تو چاک سینه میچکه رو ساز و سیم و رو ورقه
عشق باشه شاید بشه فهمید که بغض هر درختی بعد بارون محترمه
بعد اولین بارون بعد آخرین جدایی وصال ما شروع شد مسیری لایتناهی
جای دست تو رو جای جای دست من ترک کاشت که زیبا تر بشم
یه بغضی نم کشید تو خشت قلب خسته
قشنگی با منه می گفتی با دلی شکسته
به خدا به خاطر تو به خدا سجده کردم
به دریا تا رسیدم جفت چشامو گریه کردم
بی کسی بی خبری تو آغوش تو جلوه کردن
فهمیدم عشق یعنی آشیونه هدیه کردن
سکوت تو اضطراب که عمری باورم بود
شکست که درد ما دواش فقط تو یک صدا زدن بود
شکسته مرد مست که درو بست و رفت
من نبودم قهرمان منعکس تو اشک چشم مادرم بود
سنی نیست بیست و خورده ای همش خجالته
له شدن کلی سال تو تکرار یه ساعته
من عوض شدم ولی تا رفتارا رو عادته
این گذشته رد شده گذشته ها شناوره
به خدا فکر به خدا خودش عبادته
دنبال این نور دویدن یه نوع هدایته
باید رفت از اینجا که زخم و جراحته
کجا کجاست اونجایی که حق و عدالته؟

؛[همخوان]؛
قرار بی قراریا کجاست؟
خیلی دور از این حوالیا کجاست؟
تو منجلاب بی مرامیا قطار نا امید بی حواسیا کجاست؟
یه راه کج به سمت راه راست
یه شهری
یه شهری ساکنی بی من نباشیا کجاست؟

؛[قسمت دوم]؛
جوری غریبم که انگار هیچ شهری شهر من نیست
بهار ما تو دست بی ثمری قندیل بست
خورشید میاد بشه به سوز و سرما تحمیل
این تابلو هماهنگه اما خاکستری رنگ من نیست
گره گره گره تو درگیری گله می میرم میدونی میمیری بفهمی که قصه ها یه قصه
که قصه ها یه قصه که قصه های قصه ها یه قصه بود
من نباشم کی تو دلش قصه های شهر و جا بده
اگه بمیرم قرار ما بی ما کجا بره؟
زبونم از جواب هر سلامی عاجزه
تا وقتی هر سلام غلام صد خدافظه
سلام اینجا رو کوهم به دور از شهر حادثه
یه جایی دورتر از ثروت و محاسبه
آی رهایی اومدم برا معامله
دغدغه میدم میخوام یه دل خوش مقالبش
با چشم آلوده نمیشه منظره نظاره شه
که رود جاریه میکنه با زمین معاشقه
که کوه با انسان مغرور مخالفه
آب و جارو کنید شهرو که رفیق مسافره
پاکه قلبا شاید اینجا که نسیم ملایمه
میسازن سبزه ها با دست این گلا بهشت
پس نفس بکش نم و از این هوا بچش
محبت بی نظیره ها فقط مجازه عشق

- refigh

كلمات أغنية عشوائية

كلمات الأغاني الشهيرة