kalimah.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

rahro - asemoone jangal كلمات الأغنية

Loading...

1کروس :
تیره و تار شد آسمون شهرم
هرکی اومد یه لکه سیاه شد تو پروندم
جنگ هرشب وسط جنگل
چنگ میزنم یه روز یکی نبینه شرمندم
فرقی نداره روباهی یا کرکس
وقتی شیر شده تو ردپاتون همسنگر
بزار بباره گلوله از تفنگم سر حقیقت روی شقیقته
ورس 1 :
اینجا اومدن اشتباست
همه میپیچن بده راست
روزا گرونه اسکناس
شبا دما بالاس میکنن اختلاس
خراب خلاف همه تو کف مواد
میکنن قلاف دوا تو دست کلان
ندارن شباش اینجا قلاده سگاش
میکنن طواف همو تو صف نماز
تا دیدم هرکی یه وجب از نصفشه تابیدم
مثل چتر بودن و ما تشنه ی باریدن
اینا باختو روی دستای ما چیدن
حالا تو بگو مگه جز وایستادن راهی هست ؟ نه
من از تو درنده ترم
یروز تو خواب ببینی بخوام طرفش نرم
صدقه سرِ خودمه اگه برنده ام من
وسط هدف میزنم حتی اگه باشه هدفه سرم
2کروس:
تیره و تار شد آسمون شهرم
هرکی اومد یه لکه سیاه شد تو پروندم
جنگ هرشب وسط جنگل
چنگ میزنم یه روز یکی نبینه شرمندم
فرقی نداره روباهی یا کرکس
وقتی شیر شده تو ردپاتون همسنگر
بزار بباره گلوله از تفنگم سر حقیقت روی شقیقته
ورس 2:
یه آسمون شیشه ای تو شهر پر از حرف و نقل
سرگذشت شد تلخ مثل الکلم
خودمو کشیدم بیرون از دل مردمم
تنهایی جواب داد تا شدم سربلند الآن
بزار نخندن بات
این حال خرابو بخر یه کفن براش
یه وجب نزاز جا واسه باحالای از ما قشنگتراش
همش بدن برات
انقدر محکوم به نوشتن ک از مچ آویزونم
تو بند آزادی نسل ما قربانی بودن
اینجا زندگی کردنو یه رویا میدونن
زندگی مال اوناست که تو برجا میخونن
یه منطق بی ثبات
لا این همه گیر و دار
حالا تو بیا بگو خدا واس چی سیبو کاشت
یه سرباز بی گناهم که شاهش شد کیش و مات
تو شهر رو خرده شیشه هاش همیشه بی شعار رفت
جا حرف عملو داد زد
هرروز پوتین به پاش بند کرد
3کروس:
تیره و تار شد آسمون شهرم
هرکی اومد یه لکه سیاه شد تو پروندم
جنگ هرشب وسط جنگل
چنگ میزنم یه روز یکی نبینه شرمندم
فرقی نداره روباهی یا کرکس
وقتی شیر شده تو ردپاتون همسنگر
بزار بباره گلوله از تفنگم سر حقیقت روی شقیقته
ورس3 :
یه بارون از جنس اسفند
اگه داری حس بدش من
یه رخداد که نداد تن به قلاب
ولی افتاد صاف وسط قلب مرداب
حیف ، حیفه این همه وقت
این همه سردرد این همه جنگ
یه تنه رفتم گفتم این یعنی من
این یعنی وحدت این یعنی رپ
وقتی خوشه ی ماهو چیدن از ترس مهتاب
جنگیدم بدم رنگ به شبهام
من یه ستاره بودم توی قعر دریا
که سقف آرزوهاش شد اشک ابرا
با من از صلح میگن من تو جنگ گل میدم
ریشه ی صلح دیگه تو این فصل خشکیدست
این دونه ها ک کاشتیم از ترس دزدیدن
ولی هرطور دیگم بشه دست پر میرم
طوری که تهش همه بهم دستخوش میگن

كلمات أغنية عشوائية

كلمات الأغاني الشهيرة

Loading...