kalimah.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

mehrab - toomor lyrics

Loading...

{متن‌آهنگ «تومور» از مهراب}

یه‌روز میای که دیگه خیلی‌دیره
روی تخت، اسم مهراب‌ رو نوشتن
بالای تخت وایمیستی و دستام‌ رو می‌گیری
درِ گوشم میگی: کجا میری عشقم
دلت چجوری می‌اومد، تو هر جمعی بودی
می‌گفتی فلانی به من نمی‌خوره
امروز جواب آزمایش‌ رو دیدم
خبر داری تو سرِ عشقت توموره
نشد. نشد که بشه
خیلی‌وقتام، خیلی‌چیزا خب نمیشه
بعضی‌وقتا آدما می‌شکنه دلاشون
دقیقاً شبیهِ سنگ توی شیشه
گفته‌بودم‌بهت ولی کو گوش شنوا
ریه‌هام رو خالی کردن‌، آلوده شد هوا
خداحافظ آخرین امید زیر خاک
خداحافظ رو همه دردای من دوا

برگرد به خونه برگرد به دلم
مریضه احوالم کم مونده برم
برگرد به رویام برگرد به خوابم
چشام رو می‌بندم تا ابد می‌خوابم
خداحافظ خونه خداحافظ عشقم
خداحافظ، موضوعِ شب‌نوشتم
خداحافظ مامان خداحافظ بابا
خداحافظ دُردونه‌ی خدا
چی می‌گیری واسش
چی می‌گیره واست
بگذر ازم برو با خیال راحت
چی می‌پوشی واسش
چی می‌پوشه واست
وعده ما، بمونه روز قیامت
خنده‌هام رو دوست داشت دیگه نمی‌خندم
گریه‌هام رو دوست دا‌شت گریه نمی‌کنم
بغضام رو دوست داشت بغض نمی‌کنم
نفرین به عشقت نفرین به خودم
امشب‌، شب وداع عشق من خداحافظ‌
نه دلت موندنی‌بود گفته‌بود فال‌ حافظ
حلقم‌ هم‌ دستت بمونه واسه یادگاری‌
درده‌ با گریه تیغ‌ رو روی رگات بذاری‌
نترس خاطرات‌مون رو با خودم آوردم‌
دیگه هیچی تو رو مثل‌ من عذاب نمیده
دیگه هیچ‌کی مثل من‌، واسه تو غیرتی نمیشه‌
این دل پاره‌پاره‌، چه روزایی کشیده‌
دیگه نیستم که بهت خیانت بکنم‌
دیگه نیستم که واست لالایی بخونم
دیگه نیستم که واست غیرتی بشما‌
دیگه نیستم بهت بگم دردونه‌ی خودم‌
دیگه نیستم موهات‌ رو شونه بکشما
دیگه نیستم که سرت دعوا بکنما
دلم این‌قدر صافه‌، که اصلاً کینه نمی‌گیره‌
چقدر ضربه خوردی مهراب مادرت بمیره‌
دیگه عصبی نمیشم غیرتی نمیشم‌
خاطرات خوب‌مون رو دود نمی‌کنم
دیگه جایی یه‌وقت دعوا بشه سرت‌
رد نمیدم صورتش‌ رو کبود نمی‌کنم‌
دیگه هیچ‌وقت یه‌جا عکسات رو ببینم‌
از سر بغض گریه نمی‌کنم
دیگه حتی برسه خبری ام ازت‌
زیر لب نمیگم لعنت به خودم‌
دیگه سردرد می‌گیرم قرص نمی‌خورم‌
دیگه واست اون آدم‌ سابق نمیشم
دیگه هر کسی از گندکاریات بگه‌
سرم‌ رو می‌ندازم پایین می‌مالم به ریشم‌
خدافظیات مال‌ من‌ سلامت مال اون‌
عشقِ دوآتیشت‌ و اون‌مرامت مال اون
دل‌تنگی واسه من سردرد واسه من‌
چرا پرده‌های عفافت رو وا کردی جلو اون‌
گریه‌هام‌ رو ندید بلند‌بلند خندید
یه‌عمر نگاش کردم چشمام‌ رو دید ترسید
لقمه‌ی شغالی چشم‌آهوی من‌
خداحافظ باعث درد زانوی من‌
اون واسه‌ی تو می‌خوند شعرش‌ رو من نوشتم‌
خواستم‌ حرف در نیارن رُمان نوشتم
این‌قدر ناعلاج بود دردم مادرم‌ هم فهمید‌
دکتر بنده‌خدا تومور رو دید ترسید‌
یه بودن یه نبودن یه خوندن یه نخوندن‌
میگن آفتاب رفت وقتی مهتاب طلوع کرد
داداش‌ بهت گفته بودم که هواش‌ رو داشته‌باش‌
ظرفیت از عقب تکمیل بود از جلو فرو کرد
یه‌جوری ازت ضربه خوردم‌ که چند سال‌ و چند ماهه‌
هیچی نخوردم‌ فقط حرص می‌خوردم
دیگه تیغا رو کُند کردم‌ خوب می‌دونم‌
با پنبه سر می‌بری؟ با پنبه رگام‌‌ رو‌ می‌برم

كلمات أغنية عشوائية

اهم الاغاني لهذا الاسبوع

Loading...