kourosh yaghmaei - kabous (the nightmare) lyrics
Loading...
خرد و خراب و خمیده تمثیل ویرانتری بود
مردی که در خوابهایش همواره یک باغ میسوخت
آنسوی کابوسهایش خورشید نیلوفری بود
وقتی که سنگ بزرگی بر قلب آینه میزد
میگفت خود را شکستم کان خود نه من دیگری بود!
میگفت با خود کجا رفت آن ذهن پالودهی پاک
ذهنی که از هرچه جز مهر بیگانه بود و بری بود
افسوس از آن طفل ساده که برگ برگ کتاباش
زیبا و رنگین و روشن تصویر خوشباوری بود
طفلی که تا دیوها را مثل سلیمان ببندد
تنهاترین آرزویش یک قصه انگشتری بود
افسوس از آن دل که بعد از پایان هر قصه
تا صبح مانند نارنجِ جادو آبستن صد پری بود
دردا که دیریست دیگر شور سحرخیزیاش نیست
كلمات أغنية عشوائية
- kanaga - la vague lyrics
- natry - 60 min lyrics
- swirf - i talk shit fr lyrics
- drive by cinema - breakthrough stereo lyrics
- grant stevens - paris (what has been) lyrics
- lavendr - use me for experience lyrics
- besporyadok - ошибки (mistakes) lyrics
- mary gu - радио (radio) lyrics
- immaterial! - all over me (bop in d major) lyrics
- estopa - la rumba del pescaílla lyrics