hamzad - om ( khoda ) كلمات الأغنية

تو گفتی پرواز، من بدون بال یه سرزمین بال زدم، تو گفتی مسیر من بدون پا، کیلومتر ها راه رفتم

تو گفتی دیدن، چشم هام رو بستم بی کران نگاه کردم، تو گفتی حرف، زبونم بند اومد تا شناخت صدا زدم

تو گفتی آب، اقیانوس خشک شد قطره ها قیام کردن، تو گفتی غم، دلم گرفت زل زدم به پنجره

تو گفتی فهم، آماده نبودم با جسم وداع کردم، منم اون شوق هم آغوشی با راهبه هام، لبریز از دروغ های فُکاهی آینه هام

دست هام آغشته به دریا، ساحل وداع کن یا آهسته بزن جار، این حجم نبودن یعنی جدال من با موج

هراسم از طوفان، اما درد من طاقتش رو بلعید، وقتی ژاکتت رو کندی و عریانت کرد

شکوه عشق چوبیت فوبیای من، از موج زدن هام بگذر، به خوبیام بنگر

من حجوم جبر زجه زدن تازیانه هام، سنگریز خشت تا خشت آشیانه هام

یه دیوار به بلندای تنفر بین عشق آسیاب به باد، من ساز ناکوک رقص کولیام

با دستای خالی به سمت تو میام، من شاعر واژه های واژه گونم، دلم میخواد نگاهت کنم جای خوندن

منم همون تیکه چوبم ضیافت اره، قدرتم یه باده که میارم به سمتت

صدای ضربه هات زمزمه ی مرگه، کند میشه لحظه ها، رسیده ساعت وداع با با بچهام لباساشون زرده

اما من به خودم می بالم که عاشقونه ترین فصلتون رو میسازم، وجودم ناچیزه مرگ من بهار بود و و شروعم پاییزه

كلمات أغنية عشوائية

كلمات الأغاني الشهيرة