kalimah.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

hamzad - fath كلمات الأغنية

Loading...

{متن‌آهنگ «فتح» از همزاد}

چرخ چرخ بچرخ دنده‌هام
زجر جذب به تن ضجه‌هام
اَ بدو تا وداع تو کوک شدم من
یه کتاب جوابم واسه چرا‌هات
کلی قاب عکسم واسه نگاه‌هات
یه عمره تاریکم واسه چراغات
رو به مرگ میرم حتی واسه هم
مرگ ما دهه‌ها می‌گذره‌
هنوزم قفله چشم بچه‌هات به پنجه‌هام
می‌گردن می‌گردن چرخ چرخ‌
به چرخ و فلک این فلک می‌خندن‌
و‌ من چشم و می‌بندم‌
چون اَ فلک‌کردنای سر‌بریدناش‌
آدم‌‌سوزوندناش‌، برق تیغ گیوتیناش
هرزگی پاکیاش و تک به تک اعداماش
و قطره‌قطره خون‌بهاش تا کارت تشویق دادناش
به یاد دارمش به یاد داریمش من و تو
یه عمره که زل به هم زدیم
قول دادیم اگه فاتحا نوشتنت قول به هم ندیم‌
جفتم ذات تو تغییرا و تکرار مبهم
چون هر روز یه خلأ‌یی واسه فتح هست
هنوز آدمی واسه جنگ هست
لب خندون و دو تا چشم لای ستم هست‌
اگه تیکه‌تیکشم کنی
الآن اَ‌ من دست می‌کشی واسه رفتن
یا واسه برگشت‌
بگو بذار تنگم باشه هر رو دلت
که من تکرار میشم بر‌می‌گردم‌
یه‌ روز به بزرگی یعقوب لیث
جفتم ذات من تقدیره و تکرار خودم‌
تو چی شدی که صفای تنت همه بوی مرگ میدن
چطو بکشمت بیرون اَ تو تقویمم
خواستم به هر هزاره‌ای که با چشا‌مون دیدیم‌
قسم به هر قدمی که واسه پا‌مون چیدیم‌
قسم به قسمتی که من و تو رو جفت‌ کرد
لعنت به‌ دستی که حال من و بعد هر نوشتش
رو یه گوشه از تن تو مهر زد‌
جفتم تو قفل اون حالی
من یه هاله از ابهامم
منتظر اون‌ لحظه‌ای از تکرارم‌
که با تو دوباره شیدا شم‌
بی‌تو تو خلأ ام‌
با توئه‌ که‌ این گربه‌ رو شیر می‌بینم
با توئه که همه‌چی و هیچ می‌بینم
بی‌تو مجهولم تصویر خودت و بی‌خودت
من با تو اون اژدهام که دمش و می‌خوره
تو اون ماری که پیچیده دورت تنم
و شیری که شده سرم و این منم
حاصل یه عمر نیایش خدای پسرم و یه لحظه تردید‌
یه بلائه به سرم‌
زروان‌ الهه زمان تو یه خدای رسوا

كلمات أغنية عشوائية

كلمات الأغاني الشهيرة

Loading...