kalimah.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

farshad - ofoghe rouydad كلمات الأغنية

Loading...

[آلبوم سیاه‌چاله | متن آهنگ «افقِ رویداد» از فرشاد]

[بخش اول]
خونه‌ی من نداره بالکن
ولی وقتی رنگ غروب می‌ریزه رو ساختمون
تو توو بالکن ایستادی
دیگه صاحبخونه نیستم
من همیشه مهمونم تا تو میزبانی
نگاهت نمی‌کنم تا ببینمت
ما، چقدر دور می‌شیم با رسیدنت
خواستم تصویر کنم راهِ بِینمون رو
دیدم که فاصله بیشتر می‌شه با کشیدنش
یادم نی از دنیا کِی کندم
صدام زدی از توو شلوغی‌هام غیبم زد
گمون نمی‌کردم بیشتر از این بریده شم اما
تیزیِ خواستنت نصفم کرد
شدم دو تا
پلک می‌زنم یکی می‌شم
پلک می‌زنم یه چی دیگه‌ام
سومی دَمِ کوتاهِ بینِ این دوئه
و من هنوز نمی‌دونم که آخر به کی می‌رم
این احساس با نبودن موندگاره
بودنِ دائم تقلیلش می‌ده به وظیفه
بذار اصابتِ دستهامون بمونن تازه
مثلِ برخوردِ اولِ دو تا غریبه
ما که نمی‌کنیم شروعِ ویژه‌ای
چند من و تو مُرده توی تابوتِ هم؟
هر لمسِ دوباره می‌شه سقوطِ دیگه‌ای
و دوستت خواهم داشت دروغِ دیگه‌ای
پلک می‌زنیم پایداری از دست می‌ره
پلک می‌زنیم بودنمون عوض می‌شه
با وجودِ تاری هم هنوز می‌کنم ستایشت
ناخودآگاه تصویرت می‌شه صاف
نگو فضام رو خم می‌کنه شدتِ گرانشِت
گرفتاره این قصه توو پانتومیم
نباشی هستم
بمونی می‌رم
عدمِ قطعیتِ این عشقِ کوانتومی
دوستَت دارم
بی‌اینکه بخواهمت
مهر از من دریغ کن
[همخوان]
من رو پوسونده آنچه گذشت
تو کوتاه کن شعاعِ باورت
پوسیدگی رو باید قالش رو کَند
کی فکر می‌کرد که این رمانسِ آخره؟
من رو پوسوند آنچه گذشت
تو کوتاه کن شعاعِ باورت
پوسیدگی رو باید قالش رو کَند
…کی فکر می‌کرد که این

[بخش دوم]
درست جایی که انتظار می‌ریزه فرو
توو این انزوای جمعی دیگه خاطره رو کی می‌ده بروز؟
توی دست بلیطِ طلوع
وقتی که هر دومون می‌ریم به غروب
توو این عصرِ بحران و خفقان که قاتلِ حسه
نبودنت از داشتنت نی جدا
من رسالتی دارم توو این اتاقِ تاریک
نمی‌تونم گیر کنم توی “آه اگه می‌شد‌ها”
من جدام از رسیدن
تقلا بی‌فایده‌ست
مثلِ دم مرگ و دعاهای آخرِ یه آدمِ بی‌خدا
چه طنزی
بهشتِ تو نیست واسه منِ کافرِ بی‌دعا
اعتماد جایی درونمون مُرد
من گذشته رو کَندم با دست پِیِ یه دلیل
تو دست زدی به دلِ یه بدیل
ببین چقدر فرق دارن دست‌هامون
چقدَر دورن نگاه‌هامون وقتی که می‌خورن به هم گره چَشم‌هامون
ما رو روی یک بومِ مشترک کشیدن
ولی چقدر فرق دارن با همدیگه رنگِ نقش‌هامون
دیدی فرق دارن درد زخم‌هامون؟
که هیچ جاده‌ای نیست بینِ شهرِ حرف‌هامون؟
این افقِ رویدادِ یک عاشقانه‌ست
می‌میره با هم نبضِ فردامون
آزادترین سرزمینم اِشغالته و امکانِ رهائیم توو انکارته
نمی‌دونم می‌شیم شروع یا می‌گیریم پایان
وقتی پیدا کنه هجوم این حس خاتمه
من یه داستانِ طولانی‌ام منتظرم تا تو بتونی به قدِ یه قصه کوتام کُنی
نباشم هستی
بمونم می‌ری
عدمِ قطعیتِ این عشقِ کوانتومی
دوستم داری
بی‌اینکه بخواهی‌ام
مهر از من دریغ کن
مهر از من دریغ کن
مهر از من دریغ کن
مهر از من دریغ کن
مهر از من دریغ کن
مهر از من دریغ کن
مهر از من دریغ کن
مهر از من دریغ
مهر از من دریغ
مهر از من دریغ
[هم‌خوان]
من رو پوسونده آنچه گذشت
تو کوتاه کن شعاعِ باورت
پوسیدگی رو باید قالش رو کَند
کی فکر می‌کرد که این رمانسِ آخره؟
من رو پوسوند آنچه گذشت
تو کوتاه کن شعاعِ باورت
پوسیدگی رو باید قالش رو کَند
… کی فکر می‌کرد

كلمات أغنية عشوائية

كلمات الأغاني الشهيرة

Loading...