kalimah.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

aristx - weasels & warcries كلمات الأغنية

Loading...

«weasels & warcries»

دستت تخم ه نرسید به مرغ ها
میخوای جمجمه خورد شه … خالی کنی روش عقده هات و

خوابی مثل ه مرده ها … حسابرسی کشته ها
یه مشتی قاتل با اسم ه غریزه
کثیف ه دستا ضعیف ه اعصاب
نیاز ه بگیرن گاز خونی شن
همینه رفتار

تلاش واسه کشتن بزرگتر … بی قید ه زمان مکان
رشد میکنه هورمون
پا پی ه تا نشون بده قلدر ، از دست میده کنترل ، تا خانم ه هُل کنه
بو بعد بزنه یه دور
تند تند تند تند تند تند تند تند
تا جایی که شل کنه
آروم
آروم میره
بی توجه عنصرش

دغدغه پرواز نی
همه پر آ ریخت
از دم روانی
بالا اٙبرا خیس ه خیس
میرن ببرا کبابی
کفتر ه دستمالی
اوسکلآ حلاجی
مثل ه همیشه گربه ها فحاشی
نوح باز دستور داده
سوارشین
خب این حرف داره حامله است
پخش ش بوده کار ه اسب
میمون ه جمع نابغه است
لاک پشت مُرد و موند خاطرش
تلاش ه روباه ، ارباب شیر
قانونی ه تمامیش

طبق روال توجنگ خوشن
ارضا و میزارن رو نفر کشتن
اسمَن خوش قلب
…لذت… رفاه… آینده
شد
قسمت مُردن
کثافت ه زمین
یه ساعت ه تو جمع … باشید میشه فهمید … فقط خودم
حتا کنارتم کِشید زوزه
فِلان بود ه روزش
میگفت ، بخاطر پاش باز نتونسته شکار کن ه
خراب ه روحیه اش
بزن تو پوزش
میارزه سودش
نمونه ، پلنگا
چقد ه خوبه یه خط هم مورچه
ولش کنیم
همیشه دارن دل ه پُری
ملکه کو؟ … ملکه کو؟
گرگ ، وحشی ه
بچه ات و میکنه تلکه
اجازه می‌ده در بِری از مهلکه
دیگران دنبالِ‌تٙن
از اون طرف حواس ه لاشخوره بود
رهایی ، تنهایی
اینه تقاصش

یه سری دنبال مدافع ه
رو به روشون مخالف ه
جواب هر دو منفی در اومد
کردنشون محاصره

دغدغه پرواز نی
پر آ ریخت
از دم روانی
بالا اٙبرا میرن
ببرا کبابی
جوجه ها گلاویز
سنجاب ه نقاشی
شغال تماشاچی
کفتار ه قصابی
سٙـــگا کفاشی
مثل همیشه گربه ها فحاشی
نوح باز دستور داده
همه‌گی سوارشین
خُب این دروغ داره توو خودش حامله است
پخشش بوده کار ه اسب
میمون تو جمع ه ناب ه قصر
لاکپشت مُرد موند خاطرش
تلاش ، روباه ، ارباب ، شیر

نیاز ، قدرت ه اهالی ه
مخبر ، کلاغ و حواشیش

درگیری ه فکر و زوره
لیزی ، فهم ه دلفین
کسی که خوب میخوره
کوسه
وال آ ، نهنگا
می خوان توو خشکی قدم بزنن در آخر میرسن رو شِن میمیرن
همه چی و دیده
با صدا قطع میخوان ، جغد کور شه
نمیرسن به جایی که
نمیتونن طرف شٙن حتا با یه موش
عقربه که ترسناک نی اندازه ی سوسک
زیر ساختا لونه … مونده تا فصل بعد
با دست خالی میسازن مقصد و
فتح بازی هدف نی
خارج از دست ه فهم
نسل اندازی
عادت به خشم و کینه …
جسد آ نفت ، دفن
چالش ه هضم ه شک ، حرف ، خطرات هم
دفع خلق : تلفات ه خالص رفع با حبس نفس
میچرخه عصر ه باز باس
نترس باشین
طرفدار ه غٙصب
نفس داری پس

كلمات أغنية عشوائية

كلمات الأغاني الشهيرة

Loading...